ویلای ساحلی را بسیاری یک علامت تعجب در کارنامه کیانوش عیاری میدانند و عدهای آن را پیوستنش به صف سازندگان کمدیهای پرفروش. خود عیاری آن را، اما در گفت وگویی آن را یک انتخاب مصلحت آمیز خوانده است و البته بسیار واضح توضیح داده فیلم را برای پول ساخته است، اما به هیچ وجه سمت ابتذال نرفته است.
عیاری البته در دهه شصت فیلم روز باشکوه را هم ساخته که یک کمدی مفرح است. اما سبک سبک این کمدی با آنچه در ویلای ساحلی وجود دارد، متفاوت است.
او در گفتگو با ایسنا از ممیزی فیلمهای قبلی اش هم که باعث شد اصلا به اکران درنیایند، به عنوان دلیلی برای رفتن سراغ این سوژه و ساخت فیلمیکمدی که البته خودش ترجیح میدهد آن را فیلمی شیرین بنامد و نه کمدی، اسم میبرد: «تمام دوران فیلمسازی من با سانسور و به تبع آن خودسانسوری مواجه بوده است. به ویژه آخرین فیلمهای من یعنی «خانه پدری» و «کاناپه» که به شدت با سانسور مواجه شدند و مرا به غیر از آزردهخاطر کردن، به لحاظ مالی هم در شرایطی سخت قرار دادند؛ بنابراین برای فیلم جدیدم ترجیح میدادم یک فیلم بدون مشکل بسازم ضمن اینکه میخواستم فیلمم پولساز هم باشد.»
منتقدان چه میگویند
به هر حال این تغییر سبک عیاری به مذاق خیلیها خوش نیامده است. حتی اگر خودش گفته باشد این توقع به جایی نیست که از او خواسته شود همیشه فیلمهای تلخی مثل خانه پدری بسازد. کاوه قادری در پایگاه تحلیلی سینمای ایران و جهان این فیلم را یک کمدی قاعدهمند در دوران نقاهت عنوان کرده و نوشته: «ویلای ساحلی بر خالاف ظاهر ساده انگارانه اش اثری رندانه و هوشمندانه است. مخصوصا از این جهت که عیاری تا حدودی از این فیلم و گونه کمدی آن استفاده کرده تا حرفهای حساسیت برانگیز فیلمهای قبلی را در این فیلم به شکل ملایم تری مطرح کند... د. شاید اغراق نباشد اگر ویلای ساحلی را نوعی چکیده درون مایهای و موقعیتی از سینمای عیاری دانست. حتی اگر خود عیاری چنین ادعایی نداشته باشد و گفته باشد این فیلم را فقط ساخته تا فروش خوبی بکند و مسأله مالی فیلم بعدی را تأمین کند.».
اما آنتونیا شرکا در صفحه شخصی اش نظری کاملا مخالف دارد و اندوهش را از رفتن عیاری به سمت سینمای کمدی این روزها اظهار کرده است: «ویلای ساحلی را در کجای کارنامه درخشان کیانوش عیاری قرار دهیم، نمیدانم! پوستر فیلم، بازیگران کمدی، رکوردشکنی فروش فیلم در دوران پساکرونا که در روز اول نمایش، «فسیل» و «هتل» را پشت سرگذاشت، … از خود بپرسیم نام کیانوش و داریوش عیاری در عنوانبندی چنین فیلمیچه میکند؟! چه ساز و کاری عیاری را به ساخت فیلمیدر ردیف کمدیهای «سخیف» این سالها، سوق داده؟! عیاری که کمدیساز نبود! آنهم از این دست کمدیها! و آیا بد در آمدن این کمدی و تلخ و سیاه شدنش از میانههای فیلم را به فال نیک بگیریم؟ اینکه شخصیت اول، یونس (پژمان جمشیدی)، همه چیز است جز خندهدار… شخصیتی آنقدر غم – بخوانید رقت -انگیز که وزنه فیلم را از نیمه به کمدی سیاه و حتی تراژدی سنگین میکند.»
محمد تقی زاده هم در روزنامه شرق به لایههای زیرین این فیلم توجه کرده است:
«ویلای ساحلی از دو جهت شایان تحلیل است؛ نخست وجه سرگرم کننده آن و دوم زیرلایههای فرمی و محتوایی فیلم. در تحلیل اولیه، با داستانی سرراست و سرگرم کننده برای مخاطب روبه رو هستیم که به مدد حضور شیرین رضا عطاران و یک قصه آشنا میتواند تماشاگر را همراه کند و بدون لکنت، ادعا و بزرگ نمایی، مسیر قصه گویی خود را با ریتم و جزئیات اندازه و به موقع ادامه دهد. فیلم داستان یک ویلای ساحلی است که چند ماه امانت گرفته میشود، اما اتفاقاتی باعث میشود سرنوشت افراد ساکن آن به این ویلا مرتبط شود. ویلای ساحلی از نظر روایت، آرام پیش میرود و اضافه کاری و زیاده گویی از فیلم ساز شاهد نیستیم و هر آنچه در فیلم آورده، در راستای اهداف تماتیک فیلم و داستان سرایی فیلم نامه است. اما در سطح زیرین و لایههای عمیقتر ویلای ساحلی میتوان علایق و خواستههای کیانوش عیاری را درک کرد که گویی در ظاهر سرگرم کننده فیلم نهفته است. از این جهت ویلای ساحلی فیلمی در مبارزه با بی عدالتی و از سوی دیگر، در دفاع از طبقه محرومی است که به خاطر مشکلات مالی حاضر به هر کار غیرقانونی و غیراخلاقی میشود. سینمای نهیف، دغدغهمند و منتقدانه کیانوش عیاری که در فیلمهای مختلف او از «آبادانی ها» و «تازه نفس ها» تا «خانه پدری» و «کاناپه» شاهد آن بودیم و به نظر میرسد با وجود اینکه «ویلای ساحلی» در سطح و نگاه اول، یک فیلم کمدی و سرگرم کننده ساده است، در عمق فیلمی به غایت انتقادی است.»
به هر حال فارغ از همه اینها کیانوش عیاری آنقدر فیلم ارزشمند برای سینمای ایران ساخته که وجود فیلمی متفاوت در کارنامه اش و حتی به گفته خودش به دلیل مسائل مالی، هیچ لطمهای به گذشته اش نخواهد زد.